«ارنست گری گایگکس» (Ernest Gary Gygax) (2008-1938)، طرّاح بازی و نویسندهی مشهور آمریکایی بود که بیش از هر چیز، او را بابتِ مشارکتاَش با «دِیو آرنسن» (Dave Arneson) در خلقِ «سیاهچالها و اژدهایان» (Dungeons & Dragons)، پدرجدّ بازیهای نقشآفرینی (RolePlaying Games یا RPGs) و همچنین پایهگذاریِ گردهمایی بزرگ «جِن کان» (Gen Con) میشناسیم…
«ارنست گری گایگکس» در سال 1938، در شیکاگو متولّد شد؛ «ارنست»، نام پدرش بود و «گری»، نامی بود که مادرش، بهخاطرِ علاقهای که به «گری کوپر» افسانهای داشت، برای او انتخاب کرد! «گری»، در هفتسالگی، عضو گروهی بهنام «دزدان دریایی کِنمور» شد و چندی بعد، پس از درگیری تقریباً جدّیِ «دزدان دریایی کِنمور» با گروهی دیگر از پسران، پدرِ «گری» تصمیم گرفت خانواده را به شهر «لِیک جِنیوا» (Lake Geneva) در ایالت «ویسکانسین» -که خانوادهی مادرِ «گری» در آن سکونت داشتند- منتقل کند! در سکونتگاه تازه، «گری» خیلی زود با همسنّوسالاناَش -از جمله: «دان کِی» (Don Kaye) و «مِری جو پاوِل» (Mary Jo Powell)- دوست شد و در سنین نوجوانی، اندک اندک، گرایشی شدید به «بازی» و ادبیات «علمی – تخیّلی» پیدا کرد. «گری»، از پنجسالگی، با بازیهایی مثل «پیناکل» (Pinochle) -نوعی بازی کارتی که با ورقهای «پاسور» انجام میشود- و «شطرنج» آشنا بود و در دهسالگی، با گروهی از دوستاناَش، به نوعی از بازیِ «کاری کن باور کنم!» (Make-Believe) میپرداخت که بعدها با عنوان «بازیهای نقشآفرینیِ عملی» (Live Action RPGs) شناخته شدند…
پدرش، از طریق داستانهایی که در مجلّات ارزانقیمت چاپ میشد (Pulp-Novels)، او را با «فانتزی» و ادبیات «علمی – تخیّلی» آشنا کرد. علاقهی «گری» به بازی و تاریخ، باعث شد که او بههمراه دوستاَش، «دان کِی»، در سال 1953، به «بازیهای جنگی مینیاتوری» (Miniature Wargames: بازیهای جنگیای که با استفاده از «مُدلهای مینیاتوری» انجام میشوند) روی بیاورد. آنها، بهعنوان دو نوجوان، قوانینِ خودشان را خلق کرده و با سربازهای اسباببازیِ 54 و 70 میلیمتری و ترقّهها و فشفشههای کوچک (برای نشان دادنِ انفجارها) به بازی پرداختند…
«گری» در نوجوانی، عطشی سیریناپذیر برای خواندن داستانهای «فانتزینویس»هایی مثل «رابرت هاوارد»، «جک ونس»، «اچ. پی. لاوکرفت»، «فریتز لایبر» و «ادگار رایس باروز» داشت. او، شاگرد متوسّطی بود و کمی پس از مرگ پدرش در سال 1956، از دبیرستان اخراج شد و به نیروی دریایی پیوست. امّا بهدلیل ابتلا به ذاتالرّیه، در نیروی دریایی نیز ماندگار نشد و به خانه برگشت! مدّتی را نیز در شیکاگو، بهعنوان کارمند حملونقل به کار مشغول شد و پس از بازگشت به «لِیک جِنیوا»، بهتوسّطِ یکی از دوستاناَش، با بازی تازهی کمپانی «اَوِلان هیل» (Avalon Hill)، یعنی «گِتیسبورگ» (Gettysburg) آشنا و دیوانهوار عاشقِ آن شد!
در همین سالها و درحالیکه فقط نوزده سال داشت، با «مِری جو پاوِل» -دوست دوران کودکیاَش- ازدواج کرد؛ ازدواجی که باعثِ شکستِ عشقیِ «دان کِی» -که او نیز به «مِری جو» دل بسته بود- و ناراحتیِ او شد! البته «گری» و «دان»، خیلی زود باهم آشتی کردند! زوج جوان دوباره راهیِ شیکاگو شدند و «گری» به سرِ کار سابق خود برگشت! علیرغم اشتغال به کار، مسئولیتهای پدرانه و همسرانه، رفتن به کلاسهای «انسانشناسی» و فعّالیتهای داوطلبانهی سیاسی، «گری» هیچگاه از پرداختن به «بازیهای جنگی» غافل نبود! تا جایی که «مِری جو»، درحالیکه دوّمین فرزندشان را باردار بود، شک کرده بود که «گری» به او خیانت میکند!! در سال 1962 و پس از تولّد سوّمین فرزندشان، «گری» دوباره به «لِیک جِنیوا» نقل مکان کرد و -تقریباً- ساکنِ همیشگیِ «لِیک جِنیوا» شد…
در سال 1966، «گری گایگکس» در حوزهی «بازیهای جنگی» فعّال بود و در بسیاری از مجلّاتِ مرتبط، قلم میزد و مقاله مینوشت. «گایگکس» با کتابهای «جنگهای کوچک» نوشتهی «اچ. جی. وِلز» (که دربارهی بازیهای جنگی با سربازهای مینیاتوری بود) و «بازی جنگی دریایی» نوشتهی «فلِهچر پرَت» آشنا شد و بهدنبالِ راههایی نوآورانه برای تولید «عددهای تصادفی» گشت و برای این کار، نهتنها از تاسهای معمولی ششوجهی، بلکه از همه نوع تاس با تعداد وجوه مختلف و گاه عجیبوغریب استفاده کرد…
«گایگکس»، در سال 1967، با همکاریِ «بیل اسپیر» (Bill Speer) و «اسکات دانکن» (Scott Duncan)، «فدراسیون بینالمللی بازیهای جنگی» (IFW) را بنیان گذاشت و در همان سال، گردهمایی بیست نفرهای را در زیرزمین خانهاَش ترتیب داد که امروزه، با نام «جِن کان صفر» (Gen Con 0) از آن یاد میشود! یک سال بعد، نخستین دورهی رسمی «جِن کان» (Gen Con) در سالن کنفرانس «Horticultural Hall» در «لِیک جِنیوا» برگزار شد و همانجا بود که «گایگکس» با «دِیو آرنسن» آشنا شد…
در سال 1970، «گایگکس»، شغل خود را از دست داد و تلاش کرد تا از راه طرّاحی و ساختِ بازی، امرار معاش کند؛ تلاشی کاملاً ناموفق! او در سال 1971، فقط توانست 882 دلار (تقریباً معادل 5475 دلار در سال 2018) درآمد کسب کند! در همان سال، «گایگکس»، با همکاری «جف پِرِن» (Jeff Perren)، قوانین بازی «Chainmail» («چِینمِیل» نوعی «زره» قرون وسطایی بود که از بههم پیوستنِ زنجیروارِ حلقههای فلزّیِ کوچک ساخته میشد!) را نوشته و منتشر کرد؛ یک «بازی جنگی مینیاتوری» که وقایع و جنگهای تاکتیکیِ «قرون وسطی» را بازسازی میکرد. کتاب قوانین «Chainmail»، در مجلهی هواداران «انجمن قلعه و جنگ صلیبی» (Castle and Crusade Society: انجمنی زیرمجموعهی «IFW» که بهتوسّط خود «گایگکس» و «رابرت کونتز» (Robert Kuntz) پایهگذاری شده بود) به چاپ رسید. کمپانی کوچک «Guidon Games» -که «گایگکس»، بازیهای «اسکندر کبیر» (Alexander the Great) و «دانکِرک: نبرد فرانسه» (Dunkirk: The Battle of France) را در آنجا خلق کرد- از «گایگکس» خواست تا یک مجموعه بازی جنگی برای مینیاتورها تولید کند و نسخهی جدید «Chainmail» (1971)، اوّلین کتابِ آن مجموعه شد. «گایگکس»، یک ضمیمهی «فانتزی» نیز به کتاب قوانین اضافه کرد. این کار، سامانهای به وجود آورد برای سلحشوران، جادوگران و هیولاهای مختلفی که منشأ و سرچشمهشان، آثار نویسندگانی چون «تالکین» (J. R. R. Tolkien) و دیگران بود. برای کمپانی کوچکی مثل «Guidon Games»، کتاب «Chainmail»، موفّقیتی بزرگ محسوب میشد و هر ماه، یکصد نسخه از آن به فروش میرفت…
«دیو آرنسن» از قوانین «Chainmail»، برای خلقِ کَمپِین سِتینگِ «بلَکمور» (Blackmoor) استفاده کرد («Campaign Setting»، عموماً دنیایی است تخیّلی که بهعنوان بستر و زمینهای برای شکل گرفتنِ یک «بازی نقشآفرینی» عمل میکند) و بازیاَش را در سال 1972، در «لِیک جِنیوا» ارائه کرد؛ «گایگکس» بلافاصله پُتانسیلِ «بازیهای نقشآفرینی» را در آن دید و «گایگکس» و «آرنسن» بلافاصله شروع به کار بر روی پروژهای کردند که به خلقِ بازی «سیاهچالها و اژدهایان» (D&D) مُنجر شد…
دو هفته بعد، «گایگکس»، یک کتابچهی قوانین پنجاهصفحهای آماده کرد و با دو فرزند بزرگترش به تِست کردنِ بازی، در سِتینگی بهنام «گرِیهاوک» (Greyhawk) پرداخت. گروه، با اضافه شدنِ «دان کِی»، «رابرت کونتز» و سایرِ بازیکنان، بزرگتر و بزرگتر شد و بازی، بهعنوان ترکیبی از «بلَکمور» و «گرِیهاوک»، «قلمرو بزرگ» (The Great Kingdom) نام گرفت. ولی همکاریِ «گایگکس» و «آرنسن»، بهدلیلِ اینکه نگاهشان نسبتبه بازی جدید متفاوت بود، کمکم رو به پایان رفت…
در میانهی سال 1973، «گایگکس»، کتابچهای یکصدوپنجاهصفحهای تهیه کرد ولی نه کمپانیِ کوچکِ «Guidon Games» و نه کمپانیِ بزرگِ «Avalon Hill»، هیچکدام نتوانستند ایده و مفهومِ «نقشآفرینی» را -که ایدهای تازه بود- بهدُرستی درک کنند!
«گایگکس»، در سال 1973، «Guidon Games» را ترک کرده و با همکاریِ دوستاَش، «دان کِی»، کمپانی «Tactical Studies Rules)«TSR) را تأسیس کرد. این دو نفر، تلاش بسیار زیادی برای انتشارِ «سیاهچالها و اژدهایان» کردند ولی کمبودِ سرمایهشان فقط در اواخرِ سال 1973 و با اضافه شدنِ «برایان بلوم» (Brian Blume) برطرف شد و با تأمینِ سرمایهی کافی، بالاخره در ژانویهی 1974، «D&D» در هزار نسخه به چاپ رسید. این نسخهی «D&D»، در جعبهای عرضه میشد که با دست و -بازهم- در منزل شخصیِ «گایگکس» بستهبندی شده بود!
با فروشِ خوب «D&D»، در پایان سال 1974، آینده به «گایگکس» و «کِی» -که تنها سیوشش سال داشتند- لبخند زد! ولی متأسفانه در ژانویهی 1975، «کِی»، بر اثرِ سکتهی قبلی درگذشت و «گایگکس» را با حجم زیادی از کار تنها گذاشت. همسرِ «کِی» -که وارثِ او بود- هیچ علاقهای برای ادارهی کمپانی نداشت و «TSR» اجباراً از نهارخوریِ خانهی «کِی» به زیرزمین خانهی «گایگکس» منتقل شد!!
در سال 1975، کمپانی «TSR»، به شرکت سهامی «TSR Hobbies» تغییر کرد ولی آنها چیزی برای انتشار نداشتند زیرا نه «گایگکس» و نه «بلوم، پولِ کافی برای خریدِ سهم همسرِ «کِی» را نداشتند! در نهایت، با تحوّلاتی که اتّفاق افتاد و با سهامی که «بلوم» با کمک مالیِ پدرش خرید، عملاً «گایگکس»، تبدیل به یک خُردهسهامدار و در واقع، تبدیل به کارمند «بلوم» شد! بعدها در سال 1985، «گایگکس»، «TSR» را ترک کرد و به طرّاحیِ بازیها و در واقع، خلقِ سیستمهایی جدید برای «بازیهای نقشآفرینی» پرداخت. از مهمترین پروژههای بعدیِ او، میتوان «Dangerous Journeys» و «Lejendary Adventures» اشاره کرد…
داستانِ زندگیِ «گری گایگکس» تا لحظه ی مرگاَش، سرشار از جزییات فراوان و فراز و نشیبهای عجیبوغریب است ولی چیزی که باید بر آن تأکید کرد، شور و شوقِ تمامنشدنیِ او برای خلقِ «بازیهای جنگی» و «بازیهای نقشآفرینی» و تأثیرِ انکارناپذیرِ او، بر فرهنگ آمریکایی است. بازی «سیاهچالها و اژدهایان» هنوزهم یکی از محبوبترین بازیهای آمریکا -و البته بسیاری کشورهای دیگر- محسوب میشود و بسیاری از چهرههای مشهور، از جمله «وین دیزل»، «بن اَفلک» و «جنیفرلوپز»، از طرفدارانِ آن به شمار میآیند! فیلمها، سریالها و مجموعههای کارتونیِ بسیاری بر اَساس یا با الهام از بازی «D&D» ساخته شدهاند و حتی کاراکترِ خود «گایگکس» نیز بهعنوان یک سمبُلِ شناختهشده در دنیای بازی و سرگرمی، به دنیای انیمیشن و کارتون، راه یافته است…
«گری گایگکس»، پس از یک عمر فعّالیت و تلاشِ خستگیناپذیر، در سال 2008 (در هفتادسالگی)، بر اثرِ آنوریسمِ آئورت شکمی، درگذشت. او، الهامبخشِ بسیاری از نویسندگان و طرّاحان بازیِ همعصرِ خودش یا بعد از خودش بود و تأثیری قابلتوجه بر فرهنگ بازی و سرگرمی در آمریکا -و جهان- گذاشت. همهساله، گردهماییها و مسابقات و تورنمنتهای زیادی بهنامِ «گایگکس» برگزار میشوند تا علاقهمندانِ بازیهای فکری همیشه او را در یاد داشته باشند…