نگاهی به بازی ماه نو، کار جدید اووه روزنبرگ، طرّاح مشهور آلمانی
کاندیدای جایزهی Spiel 2020
طرّاح: اووه روزنبرگ (بر اساس ایدهی بازی Habitats، اثر کورنی ون مورسل)
تصویرساز: لوکاس زیگمون
دسته (گونه) و گروه: استراتژی انتزاعی
تعداد بازیکنان: ۱ تا ۴ نفر
سنّ بازیکنان: ۸ سال بهبالا
مدّت زمان بازی: ۳۰ تا ۶۰ دقیقه
سطح پیچیدگی: تقریباً ساده
امتیاز (در سایت BGG): 4/7 از ۱0 (دارای رتبهی 21اُم در شاخهی بازیهای انتزاعی)
ماه نو (یا Nova Luna)، پیش و بیش از هر چیز، آدم رو به یاد Patchwork میندازه؛ شاهکارِ اووه روزنبرگ که از سال تولیدش (2014) بهبعد، مدّتها، لقب بهترین بازی انتزاعی جهان رو یدک میکشید. مکانیزم انتخاب کاشی و مکانیزم خاصّ تعیین نوبت -که البته کاملاً باهم مرتبط هستن- در نووا لونا تقریباً هیچ تفاوتی با Patcheork نداره؛ بجُز اینکه نووا لونا رو میشه، یک-نفره، سه-نفره و چهار-نفره هم بازی کرد. با چشمپوشی از برخی موارد، کمی سختگیری و اندکی شوخطبعی، میشه گفت نووا لونا، خودآگاه یا ناخودآگاه، خیلی بهتر از کاتج گاردن (که تلاشی بود برای بسط دادنِ پچوورک و اضافه کردنِ امکان بازیهای سه-نفره و چهار-نفره به اون) تونسته رویای بسط دادنِ پچوورک رو جامهی عمل بپوشونه و نهتنها امکان بازیهای سه-نفره و چهار-نفره بلکه امکان بازی تک-نفره (سولو) رو هم به پچوورک اضافه کرده!!
در نووا لونا، مهمترین نکته، ایجاد پیوستگی بین کاشیهاست؛ هر کاشی، چندتا هدف (از ۰ تا ۳ تا هدف) داره که باید محقّق بشن؛ هدفهای هر کاشی، با اتّصالِ تعداد مشخّصی از کاشیهایی با رنگهایی مشخّص به اون کاشی، محقّق میشن… مثلاً یه هدف از کاشی X اینه که ۲ کاشی زرد و ۱ کاشی آبی، در جهتهای عمودی یا اُفقی بهش (یعنی به کاشی X) متّصل بشن… هر بار که یکی از اهدافِ یکی از کاشیهای خودتونو محقّق کنین، یک توکن هدف، روی اون کاشی -و روی هدفِ محقّقشده- میذارین و اوّلین نفری که بتونه همهی 20 تا توکن خودشو روی کاشیهاش بذاره، بازی رو بُرده!… خوشبختانه، برعکس Patchwork، اینجا هیچ محدودیتی برای چیدمان کاشیها وجود نداره -چون صفحهای وجود نداره و بازیکنها، کاشیهاشونو روی میز بازی و روی یک صفحهی فرضی میچینن- و هر بازیکن میتونه کاشیهاشو به هر ترتیبی که دوست داره، پیشِ روی خودش بچینه…
هر کاشی، 3 تا مشخّصه داره: رنگ، هزینهی زمانی و اهداف. کاشیها به 4 دستهی رنگی تقسیم میشن: کاشیهای آبی، کاشیهای قرمز، کاشیهای فیروزهای و کاشی های زرد. در گوشهی بالا – سمتِ چپِ هر کاشی، یک عدد (از 1 تا 7) نوشته شده که نشون میده انتخاب و جایگذاریِ اون کاشی، چقدر “زمان” از شما میگیره. در گوشههای دیگهی هر کاشی، از 0 تا 3 تا هدف به تصویر کشیده شده که شما میتونین با جایگذاری و اضافه کردنِ کاشیهای دیگه، محقّقشون کنین. برای محقّق شدنِ یک هدف (از یک کاشی)، باید رنگِ کاشیهای مجاور، با رنگهای اون هدف همخوانی داشته باشن. البته شما اجازه دارین کاشیها رو طوری بچینین که با رنگِ هیچکدوم از اهدافِ هیچکدوم از کاشیهای مجاور همخوانی نداشته باشن؛ این کار بههیچوجه توصیه نمیشه ولی خُب همیشه هم نمیشه اَزش پرهیز کرد!
در هر نوبت، تعدادی کاشی دور تا دور چرخ ماه، چیده میشن و نشانگر ماه شروع میکنه به چرخیدن دور چرخ ماه؛ نشانگر، با توجه به جایی که میشینه، امکانِ استفاده از 3 تا کاشی رو به بازیکن میده و بازیکن میتونه یکی از اون 3 تا رو انتخاب و به صفحهی فرضیش اضافه کنه… در طول بازی، بازیکنها بهنوبت کاشیهایی رو از “چرخ ماه” برداشته و برای محقّق کردنِ اهدافِشون، در صفحههای فرضی، پیشِ روی خودشون میچینن. ترتیبِ نوبتِ بازیکنها رو جای توکنشون در “ردیف ماه” تعیین میکنه و نوبتِ بازی، همیشه با بازیکنی هستش که توکنش از دیگران عقبتره! به این مکانیزم جذّاب تعیین نوبت، Time Track یا ردیف زمان میگن؛ این مکانیزم -که بههمراه Tile Placement یا چیدمان کاشی، مهمترین مکانیزمهای نووا لوناست- باعث میشه که نوبتهای بازی از حالت کلاسیک و معمولشون خارج بشن و حتی ممکنه حالتی پیش بیاد که یک بازیکن 2 یا 3 نوبت پُشتسرهم بازی کنه و در این مدّت، بقیهی بازیکنها حتی 1 نوبت هم بازی نکنن!
در بازیهایی که از مکانیزم Time Track برخوردارَن، معمولاً هر عملیاتی، یک هزینهی زمانی داره؛ یعنی اینکه مثلاً شما برای جایگذاری یک کاشی خاص، مجبورین 1، 2، 3 یا X واحد زمان خرج کنین. معمولاً یک عملیاتِ سادهتر، هزینهی زمانیِ بیشتری داره و باعث میشه بازیکن، در ردیف زمان (یا همون ردیف نوبت)، از رُقبا جلو بیفته (البته در این مکانیزم، جلو بودن به ضررِ بازیکنه) و همیشه نوبتِ بازی با اون بازیکنی هستش که در ردیف زمان، از بقیه عقبتره! بنابراین بازیکنی که عملیات دشوارتر را انتخاب میکند، زمان بیشتری برای خودش میخره و میتونه در همون زمانی که یک بازیکن دیگه، فقط یک عملیات انجام میده، چند تا عملیات انجام بده و وضعیتِ خودشو در بازی بهتر کنه…
ماه نو، علاوه بر مکانیزمهای جذّابی که داره، از تصویرسازی فوقالعادهای هم برخورداره که واقعاً نمیشه بهراحتی اَزش گذشت و شاید بشه گفت که بخش بزرگی از موفقیت و مقبولیت بازی، مدیون این تصویرسازیه. لوکاس زیگمون -که سابقهی همکاری با روزنبرگ رو در بازی رایکهولت هم داشته- در نووا لونا یک شاهکار واقعی خلق کرده. کاشیها با ظرافت و با تصاویر زمینهی بسیار زیبایی طرّاحی شدهن و در مورد نشانگر ماه، چرخ ماه و تصویر روی جعبه هم که واقعاً کاری جُز تحسین از مخاطب برنمیآد!
نسخهی ایرانی این بازی رو گروه فان تایمز، با کیفیت بسیار خوبی تولید کرده. از این گروه قبلاً هم بازیهایی مثل دونات بار، هارمونی، عجایب هفتگانه: دوئل و فرابورس (همگی با کیفیت خوب) به بازار عرضه شده. اگه طرفدار بازیهای انتزاعی هستین و اگه دلتون میخواد یک بازی آرام و دلنشین رو تجربه کنین که نیاز به صبر و حوصله و آیندهنگری همهجانبه -بدون کار داشتن به کارِ رُقبا- هست، حتماً ماه نو رو امتحان کنین…