در یکی دو سال گذشته، با توجه به بحرانهای مربوط به قیمت ارز و مشکلات بخش واردات، شاهد بازتولید بسیاری از بازیهای خارجی در کشورمان بودهایم و یکی از مباحث بسیار مهم در بازتولید بازیها، مبحث «ترجمه» است که متأسفانه -بنا به هزار و یک دلیل- مورد کمتوجهیِ برخی از تولیدکنندههای عزیز قرار دارد!
علاوه بر راهنمای بازی که پُلِ ارتباطی بین بازیکن (مُشتری) و بازی است و بدون آن، بازی عملاً بِلااستفاده خواهد شد، نوشتههای روی جعبه، نوشتههای پُشت جعبه و نوشتههای روی برخی کارتها، کاشیها و توکنها نیز هستند که فارسیسازیشان اهمّیتِ بسیار بالایی در امرِ تولید دارد. نوشتههای روی جعبه و پُشت جعبه -بههمراه تصاویرِ رو و پُشت جعبه- نخستین برخورد بازیکن (مُشتری) و بازی را شکل میدهند و ناگفته پیداست که نوشتههای ضعیف، چقدر میتوانند نااُمیدکننده و دلسردکننده باشند و یک جعبهی بد، چقدر میتواند یک بازی خوب را زیر سوال ببرد!
بنا به تجربهی حدوداً ده-سالهاَم در امر ترجمهی بازیهای فکری (و مُطلقاً نه بهعنوان یک مُترجم بینقص!)، تصمیم گرفتم برخی از نکاتی را که در این سالها آموختهام، با مُترجمان عزیز در میان بگذارم بلکه بتواند کمکی باشد در راه ارتقاء ترجمه و فرهنگ نوشتاری در دنیای زیبای بازیهای فکری…
1) قبل از اقدام به برگرداندنِ متن به فارسی، متن را به طور کامل بخوانید!
راهنماهای بازیهای فکری معمولاً خیلی طولانی نیستند و بهراحتی میتوانید آنها را در یک نشست کوتاه مطالعه کنید. این کار، به شما امکان میدهد تصویرِ کلّی متن (و بازی) را در ذهنتان داشته باشید و باعث میشود بتوانید از بسیاری از دوبارهکاریها و بازنویسیهای احتمالی پرهیز کنید. پس ترجیحاً تا متن را دستِکم یکبار نخواندهاید، اقدام به برگرداندن نکنید!
2) به تفاوتهای اساسیِ دستور زبان فارسی و زبانهای لاتین (مُشخصاً انگلیسی) توجه داشته باشید!
به یاد داشته باشید که شما وظیفه ندارید هیچکدام از جملاتِ متن را عیناً و با همان گرامرِ زبان مبدأ، به فارسی برگردانید -چه بسا که این کار اصولاً امکانپذیر نیست! بلکه وظیفه دارید متن را طوری به فارسی برگردانید که یک فارسیزبان بتواند با خواندناَش بهراحتی آن را درک کرده و با آن ارتباط برقرار کند.
از آنجا که ساختارِ زبان فارسی، تفاوتهایی اساسی با ساختارِ زبانهای لاتین دارد، برخی از جملهها یا اصطلاحات را محال است که بشود با همان ساختار، از انگلیسی، فرانسوی یا آلمانی به فارسی برگرداند! معنا و مفهومِ دقیقِ جمله را حفظ کنید ولی ساختارش را به هر نحوی که صلاح میدانید، تغییر بدهید!
3) صبور باشید و اهمّیت کار خود را دستکم نگیرید!
ترجمه، کاری نیست که بشود با عجله و سَرسَری انجام داد! هرچه متن، خاصتر باشد، این اَمر بیشتر نمود پیدا میکند. برای ترجمه وقت بگذارید و کارِتان را با دقت و وسواسِ تمام انجام بدهید. باور داشته باشید که ترجمهی راهنمای یک بازی فکری، صرفاً کاری برای خالی نبودنِ عریضه نیست! بازیکن باید بتواند با خواندنِ راهنما و بدون هیچ کمک دیگری، بازی را یاد گرفته و بازی کند! پس هر مقدار زمان که صرفِ ترجمه کنید، باعثِ جلوگیری از هدر رفتنِ زمانِ صدها یا هزاران بازیکن در راهِ دست و پا زدن برای یادگیری بازی میشود!
4) از کارِتان لذّت ببرید ولی هرگز «مفاهیم» را فدا نکنید!
همانطور که گفته شد، برخی از جملات را نمیتوان عیناً از زبانی دیگر به فارسی برگرداند! مهم نیست! شما میتوانید با حفظِ مفاهیم، جمله را به شکلی دیگر بنویسید! شما «ماشین ترجمه» یا «Google Translate» نیستید؛ ذوق و سلیقه دارید و فارسی، زبان مادری شماست! با جملات بازی کنید و از نوشتنشان لذّت ببرید! این، حقّ شماست! لذّت ببرید از اینکه پُلِ ارتباطیِ بزرگان دنیای بازیهای فکری و علاقهمندان هموطن میشوید! عشق کنید از اینکه اندیشههای طرّاحان مشهوری همچون «راینر کنیتسیا»، «برونو کاتالا»، «جِیمی استِگمایر»، «سباستین پوشون»، «ریچارد گارفیلد» و دیگران را به زبانِ مادری خود برمیگردانید! امّا هرگز و به هیچ وجه، مفاهیم و معانی را فدای هیچ چیزی نکنید! تکتکِ جملاتِ شما باید بهلحاظِ مفهومی، تطابقِ صددرصدی با جملاتِ متن اصلی داشته باشند!
5) عبوس نباشید! سلیقه به خرج بدهید!
چیزی که دارید مینویسید، راهنمای یک «بازی» است! اگر راه میداد، از شوخطبعی غافل نشوید! دُرست است که «راهنما» یک متن تکنیکی است ولی هیچ عیبی ندارد که سلیقه به خرج داده و کاری کنید که از ویژگیهای متون ادبی یا داستانی نیز برخوردار شود! تنها مُشخّصهای که یک راهنما نمیتواند داشته باشد، «مُبهم بودن» است! پس تا جایی که متن اجازه میداد و به شفّافیت و قابلِ درک بودناَش لطمهای وارد نمیشد، شوخطبع و سرزنده باشید و به متن جان بدهید!
6) به اسامیِ خاص، توجهِ خاص داشته باشید!
معمولاً اسامی خاصّی که در یک بازی به کار میروند، اهمّیت زیادی دارند. خودِ اسم بازی، مهمترین اسم خاصّی است که با آن روبهرو هستید! بیشترین زمان را صرفِ آن کنید! اگر بهسادگی میشد به فارسی برَش گرداند که هیچ… ولی اگر نمیشد یا اگر به هر دلیلی مجبور بودید عنوان اصلی را تغییر بدهید، انرژی فوقالعادهای برای فارسیسازی یا تغییر عنوان صرف کنید. هرگز اهمّیتِ نام بازی را دستِکم نگیرید!
برخی از بازیها اصولاً در دنیاهایی فانتزی یا غیرواقعی یا در دنیاهایی واقعی ولی بسیار خاص شکل میگیرند؛ اینطور بازیها معمولاً شخصیتها یا کاراکترهایی دارند که برای نامیدنشان باید از اسامی خاصّی استفاده کرد. مراقبِ این اسامی، نحوهی تلفّظ شدنشان در زبان فارسی و معناهایشان باشید! وقتی اسمی را برای کاراکتری یا هر آیتم دیگری تثبیت میکنید، به همهی جنبههای آن فکر کنید!
7) نوع ادبیات خود را انتخاب کنید!
تصمیم بگیرید که میخواهید متن را با چه ادبیاتی ترجمه کنید! هر نوع ادبیات یا زبانی که انتخاب میکنید، باید در سرتاسرِ متن، به آن وفادار بمانید! نمیتوانید بخشی از متن را به زبان رسمی یا ادبی و بخشی دیگر را به زبان عامیانه بنویسید! مثلاً اگر زبان شما، زبان رسمی است، نمیتوانید و نباید از کلمات «شکسته» یا «مخفّفشدهی عامیانه»ای مثل «میشه» یا «رو» (بهجای «را») استفاده کنید! چنین اشتباهی میتواند بهشدّت خواننده (مخاطب) را پس زده و مترجم را نیز در موضع ضعف (بهواسطهی عدم اطلاع از قواعد زبانی) قرار بدهد!
8) به کاربُردی بودنِ کلماتی که انتخاب میکنید، خوب فکر کنید!
خودتان را جای بازیکنان بگذارید و ببینید که آیا میتوان کلمات و اصطلاحاتی را که به کار بُردهاید، در بازی استفاده کرد یا نه! آیا کلمات و اصطلاحاتتان بهراحتی در دهان میچرخند یا نه؟! شما، هم میتوانید با انتخاب واژگان دُرست، به بازیکنان کمک کنید در هنگام بازی، راحتتر باهم ارتباط برقرار کنند، هم میتوانید با انتخاب واژهها و عبارات خُشک و نَچسب، کاری کنید که بازیکنان به واژههای ابداعی یا مندرآوردیِ خودشان یا واژههای انگلیسی، فرانسوی یا آلمانیِ متونِ اصلی پناه ببرند! در برخی موارد، حتی ممکن است مجبور شوید کلمات یا اصطلاحاتی را نیز ابداع کنید! چه باک؟! ابداع کنید ولی به قابلیت و کاربُردی بودنِ آنچه که ابداع میکنید، فکر کنید!
9) تا وقتی دربارهی معنای کلمهای مطمئن نشدهاید، از آن نگذرید!
یکی از مشکلات عُمدهی ما با زبانهای خارجی، چند-معنایی بودنِ بسیاری از واژگانِ آنهاست! اگر کوچکترین احساسِ بدی نسبت به جمله یا کلمهای که نوشتهاید، دارید، اگر احساس میکنید کلمهای را در هنگامِ برگرداندن به فارسی، از معنای اصلیاَش خالی کردهاید یا اگر احساس میکنید یک جای کارِتان میلنگد، حتماً به دیکشنری یا فرهنگ لغات مراجعه کنید! از جستجو در اینترنت نیز غافل نباشید؛ منابع موثق و قدرتمندِ موجود در اینترنت میتوانند کمک فوقالعادهای به شما بکنند؛ بهویژه در مورد اصطلاحات خاص، واژههای چند-معنایی، اسامی خاص و واژههای جدید یا وابسته به علوم یا صنایع خاص! هرگز تا از معنای کلمه، مطمئن نشدهاید، آن را به متنتان اضافه نکنید! این کار، نه تنها عیب نیست بلکه میتواند نقطهی قوّتِ کار شما باشد!
10) متن نهایی را چندین بار بخوانید!
کارِ بسیار سختی است ولی زمان و انرژی صرف کنید و متن نهایی را قبل از چاپ، چندین بار بخوانید! کمک گرفتن از دیگران نیز میتواند در این زمینه بسیار موثر باشد ولی در نهایت، شما مسئول هستید و هیچکس بهتر از خود شما نمیتواند عیب و ایرادهای احتمالیِ متن شما را برطرف کند!
11) تا جایی که میتوانید دانشِ ادبیِ خود را بالا ببرید!
متأسفانه در بسیاری از راهنماها، کارتها و جعبههای چاپشده در این یکی دو سال گذشته، اشتباهات و غلطهای گرامری -یا اصطلاحاً انشایی- و حتی املایی به چشم میخورد (قطعاً از ارائهی نمونه، معذورم)! اشتباهاتی که ممکن است بازیکن (مُشتری) را نسبت به مترجم -و بهتبعِ آن، نسبت به تولیدکننده- بدبین کند! پس تا جایی که میتوانید مطالعه کنید، کتاب بخوانید و دانشِ ادبی خود را بالا ببرید! مطمئن باشید که مطالعه میتواند در هنگام ترجمه و در هنگام جملهبندی و شکل دادن به عبارات و اصطلاحات، خودآگاه و ناخودآگاه به کمکتان بیاید و نتیجهی کارِتان را از دیگران متمایز کند! در صورت لزوم، میتوانید از یک ویراستار حرفهای نیز برای رفعِ ایراداتِ متنتان کمک بگیرید.
12) به ترجمه بهچشمِ یک کار تخصّصی نگاه کنید! (توصیهای بیشتر برای تولیدکنندگان محترم)
شکّی نیست که هر کسی که زبان (انگلیسی، فرانسوی، آلمانی یا…) بداند، میتواند راهنمای یک بازی فکری را -ولو با کمک دیکشنری و اینترنت- بخواند و -دستوپاشکسته هم که شده- بازی را یاد بگیرد ولی این نکته، هیچ ارتباطی به تواناییِ او برای نگارشِ راهنمای فارسی بازی ندارد! نگارش، آیین و آدابی دارد که بدون اطلاع از آنها نمیتوان قلم به دست گرفت و متنی نوشت که قرار است به خانههای صدها یا هزاران نفر رفته و با صدها یا هزاران نفر ارتباط برقرار کند!
کیومرث قنبری آذر