نگاهی به بازی لوت، اثرِ راینر کنیتسیا
لوت (یا در حقیقت: Loot)، یکی از بازیهای کارتی قدیمی راینر کنیتسیا، طرّاح مشهور آلمانیه و الآن -ماشالّا هزار ماشالّا- بیستوهشت سالِشه! لوت از سال 1992 تا امروز، چندین و چند بار، بهتوسّط چندین و چند کمپانی، بازطرّاحی شده و هنوز هم بعد از بیستوهشت سال، طراوت و جذّابیتِ خودشو از دست نداده -انتظارِ دیگهای هم از استاد کنیتسیا نداریم! نسخهی ایرانی «Loot» (لوت) هم که کارِ مُشترکیه از دو گروه «رومیز» و «مُستفیل»، این روزها روانهی بازار شده و در اختیار علاقهمندان ایرانی قرار گرفته؛ این نسخه، کیفیت خوبی داره و تصاویری هم که «نیما مجلسی» براش طرّاحی کرده، روی تمِ جدیدش -اصطلاحاً- خوب سوار شدهن؛ همونطور که احتمالاً میدونین، بازی «Loot»، تو دنیای «کشتیهای تجاری و دزدهای دریایی» میگذره ولی تولیدکنندههای ایرانی، با تبدیلِ کلمهی «Loot» انگلیسی (بهمعنی «غارت») به لوت فارسی، بازی رو آوردهن به دنیای «قافلهها و بازرگانان و راهزنان دشتِ لوتِ خودمون» و این کار رو هم انصافاً خوب انجام دادهن (توی این متن هم از اصطلاحات و اسامیِ بهکاررفته و موجود در همین نسخهی ایرانی، استفاده شده)…
لوت، بازی بسیار سادهایه؛ در هر نوبت، شما یا یکی از کارتهای دستِتونو روی میزِ بازی میذارین یا یه کارت از دستهی کارتها میکشین -اینکه بذارین یا بکِشین، به خودتون مربوطه و مطلقاً هیچ محدودیتی در این زمینه ندارین! کارتهای بازی عموماً به دو دسته تقسیم میشن: کارتهای «کاروان» و کارتهای «راهزنی»! کارتهای «کاروان» همهشون مثل هم هستن ولی کارتهای «راهزنی» -که در چهار رنگ مختلف هستن- به دو دسته تقسیم میشن: کارتهای «شمشیر و دشنه و خنجر و قمه و این داستانها» و کارتهای «سردستهها»؛ «سردسته»ی هر رنگ، قویترین کارتِ اون رنگه. خلاصه…
اگه یه کارت «کاروان» بازی کنین، سفرهای پهن میکنین برای «راهزنان» عزیز و زحمتکشِ «دشتِ لوت»! کارتهای «کاروان» در وسط میز بازی قرار میگیرن و کارتهای «راهزنی» دورِ اونها چیده میشن! از کارتهای «راهزنی» برای «راهزنی» استفاده میشه!! کارتهای «راهزنی» -که در چهار رنگ مختلف هستن- قدرتهای مختلفی دارن (از 1 تا 4) و بازیکنها میتونن با استفاده از اونها به کارتهای «کاروان» -که اونها هم ارزشهای مختلفی دارن (2 تا 8)- حمله کنن و اونها رو لوت کنن… ببخشید… غارت کنن! اگه کارت «کاروان»ی یه دور کامل روی میز بمونه و هیچکس بهش حمله نکنه، مفت و مسلّم مالِ بازیکنی میشه که بازیش کرده ولی اگه کارتی مورد حمله قرار بگیره، مالِ بازیکنی میشه که با بیشترین قدرت بهش حمله کرده باشه (یادتون نره که قدرت «سردستهها» از همهی کارتها بیشتره و اگه چندتا «سردسته» باهم به یه «کاروان» حمله کنن، «سردسته»ای که آخر از همه حمله کرده، کارت «کاروان» رو مالِ خودش میکنه! این وسط، یه کارت «سالار» هم هست که تَکِه؛ یعنی فقط یهدونه اَزش توی بازی هست… بازیکن خوششانسی که این کارت گیرِش بیاد، میتونه بذاردِش روی «کاروان» خودش و «کاروان» خودشو از «غارت» حفظ کنه!
در لوت، مهمترین چیز، حسابگری و مدیریت کارتهاست؛ یه «راهزن» خوب باید بدونه کِی حمله کنه، به کی حمله کنه و با چه قدرتی حمله کنه!! از طرفی، یادتون نره که شما، شریکِ دُزدین و رفیقِ قافله! یعنی همونقدر که باید «کاروان»های دیگرانو لُخت کنین، باید سعی کنین «کاروان»های خودتونَم بهسلامت به مقصد برسونین -تا یهوقت خدای نکرده، مثل «قلی خان»، مَشمولالذُّمّهی خودتون نشین!! اگه با یه کارت «راهزنی» به «کاروان» شما حمله بشه، میتونین یه کارت «راهزنی» قویتر کنارش بذارین و اَزش دفاع کنین -که البته ظاهرش اینِه که انگار دارین «کاروان» خودتونو لخت میکنین! قطعاً «کاروان»های بااَرزشتر موردِ حملههای سفتوُسختتری قرار میگیرن ولی نکتهی خیلی مهم اینه که هیچ بازیکنی حق نداره با یه «رنگ» تکراری به یه «کاروان» حمله کنه؛ یعنی اگه «بازیکن X» با یه کارت «راهزنی» سبز به یه «کاروان» حمله کرده باشه، دیگه «بازیکن Y» نمیتونه با یه کارت سبز بزرگتر به اون «کاروان» حمله کنه! جالب شد، نه؟!
پس چی شد؟! «کاروان»هاتونو از لوت گذر میدین، «کاروان»های دیگرانو -که دارن از لوت گذر میدن- غارت میکنین و هِی امتیاز میگیرین! به همین سادگی! ولی نکتهی جالبی که میخوام بهش اشاره کنم، «تغییر چهره»ی جالب مکانیزم اصلیِ این بازی، یعنی مکانیزم «حراج / مزایده»ست… در مکانیزم «حراج / مزایده»، معمولاً و عموماً کالا یا محصولی ارائه میشه و بازیکنها برای خریدِ اون کالا یا محصول، اقدام میکنن و قیمت پیشنهاد میدن و هرکی بالاتر پیشنهاد بِده، مزایده رو میبَره… امّا اتّفاقی که در لوت میافته، اینِه که بازیکنها نه تنها کالایی رو ارائه نمیدن بلکه سعی میکنن کالاهای خودشونو بیسَروُصدا بهسلامت از کویر رد کنن و به مقصد برسونن ولی یه عدّهای میآن و بهزور کالاهای اونها رو به مزایده میذارونن!!!
– «داداش، کاروانِت کُلاً چند؟!»
– «آه، برادر، کاروان من فروشی نیست!»
– «نه، داداش، نگرفتی چی شد! پرسیدم کاروانِت کُلاً چند؟!»…
و بهجای پول و سکّه و درهم و دینار و این چیزها هم شمشیر و دشنه و خنجر و قمه و این چیزها پیشنهاد میدن -پیشنهادهایی که نمیتونین رد کنین! بنابراین مکانیزم «حراج / مزایده» -که مکانیزم مورد علاقهی استاد کنیتسیاست- تبدیل میشه به مکانیزم «حمله / غارت»، بدون اینکه اصولاً تغییری کرده باشه!…
نویسنده: کیومرث قنبری آذر